نوشته شده توسط : PriNCesS NaZaNi!iN

 برای تو می نویسم که بودنت بهار و نبودنت خزانی سرد است !!


تویی که تصور حضورت سینه بی رنگ کاغذم را نقش سرخ عشق می زند !!



در کویر قلبم از تو برای تو می نویسم !!


ای کاش در طلوع چشمان تو زندگی می کردم !!


 

تا مثل باران هر صبـــح برایت شعـــری می ســـرودم !!

آن گاه زمان را در گوشه ای جا می گذاشتم و به شوق تو اشک می شدم !!

 

و بر صورت مه آلودت می لغزیدم !!



 

 

نشاط انگيـــز و ماتــم زائـي اي عشق !!

عجب رسوا گر رسوائي اي عشق !!


اگر دستت به كامي جرعه ريزد !!

بيفتد مست و ، ديگر برنخيزد !!


تورا يك فن نباشد ذو فنوني !!
 
بلاي عقل ومبناي جنوني !!

 
ز تو در چشـــم ، ديوي حـــور گردد !!

سياهي در نظرها ، نور گردد !!


خوشا آنكس كه جانش از تو سوزد !! 

چو شمعي پاي تا سر بر فروزد !!

 
خوشا عشق وخوشا ناكامي عشق !!

خوشا رسوائي و بد نامي عشق !!


خوشا بر جان من هر شـام و هر روز !!

همه دردو همه داغ و همـه سوز !!


خوشا عاشـــق شـــدن امـا جدائــي !! 

خوشا عشـق و نواي بي نوائــي !!


خوشا در سوز عشقــي سوختنهــا !!

ميــام شعـلـــه اش افـروختنهـــا !!


در اين آتش هر آنكس بيشتر سوخت !!

چراغش در جهان بهتر برافروخت !!

نواي عاشقـــان در بـي نوائـــي ست !!

بقاي عشق وعاشق در جدائيست !!

 

 


 !~~ ای آرام دل بـــی قـــرار ~~!  


در هجرانت چشم هايم باران عشق می بارند !!

می بارنـــد و می بارنـــد !!

تا اين سوی ناچيزی هم که مانده است را هم از دست بدهند !!

و در سياهی دنيای خود جز نقش روی ماه تو در عالم خيال تصور نکنند !! 

تو کجايی که دور از تو دل شکسته ام حتی طاقت آهی را ندارد !!


و من که در غم عشقت می سوزم !!

از حريم حرم پاک اين دل که آشيانه عشق توست !!

پاسبانی ميکنم تا در آن جز انديشه عشق پاکت هيچ جای نگيرد !! 


سينه تنگم مالا مال اندوهی تلخ است !!
 
در ميان سينه ام سوزشی احساس ميکنم !!

گويی اين دل است که از سوختنش عطر عشق به مشامم می رسد 

وتنم را از عشق می سوزاند !!


سراپا همچون ديوانه ای گم کرده ره به دنبال درهای عشق می گردم !!

تو می دانی اين درهای فنا شدن کجاست؟! 

می خواهم در راه عشقت فنا شوم و نابود گردم !!!

دل من خدای مهربانی های توست !!

کاش باز هم بتوانم تو را ببینم !!


 

 

خیلی وقته دیگه بارون نزده !!

رنگ عشق به این خیابون نزده !!

خیلی وقته ابری پرپر نشده  !!

دل آسمون سبکتر نشده !!

مه سرد رو تن پنجره ها !!

مثل بغض توی سینه منه !!

ابر چشمام پر اشکه ای خدا !!

وقتشـــه دوبـــاره بـــارون بزنـــه !!

خیلی وقته که دلم برای تو تنگ شده !!

قلبـــم از دوری تو بدجـــوری دلتنگـــ شده !!


 

 

بعد تو هیچ چیزی دوست داشتنی نیست !!

کوه غصه از دلم رفتنی نیست !!

حرف عشق تو رو من با کی بگم !!

همه حرفا که آخه گفتنی نیست !!


خیلی وقته که دلم برای تو تنگ شده !!

قلبــم از دوری تو بدجــوری دلتنگـــ شده !!



:: بازدید از این مطلب : 582
|
امتیاز مطلب : 108
|
تعداد امتیازدهندگان : 33
|
مجموع امتیاز : 33
تاریخ انتشار : 2 خرداد 1389 | نظرات ()

صفحه قبل 1 صفحه بعد